سازگاری، مهارتی که همه به آن نیاز دارند
تغییر موضوعی همیشگی، غیرقابل پیش بینی، ضروری و سخت است. برای بسیاری از افراد تغییر همیشگی در محل کار، روشهای مختلف برای انجام کارها و الزام به یادگیری چیزهای جدید، یکی از علل اصلی استرس مزمن است. بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت حتی پیش از بیماری کرونا، اپیدمی جهانی استرس هزینهای بالغ بر 1 تریلیون دلار به صورت سالیانه به جهان تحمیل میکرد. این میزان صرفاً در حیطههای قابلاندازهگیری مثل غیبت کارکنان بوده و به احتمال زیاد بیش از این مقدار، در سایر جنبهها مثل خلاقیت و نوآوری برای سازمانها هزینه میآفریند. دو ابزاری که انسانها بیشتر از هر چیزی برای آینده کاری خود به آن نیاز دارند.
بااینحال برخی با استفاده از مهارت بنیادی انعطاف پذیری، در طول این تغییرات رشد کرده و شکوفا شدند. جای تعجب نیست که انعطاف پذیری بهطور مداوم در صدر مهارتهای مطلوب کارجویان حضور داشته است.
ما بیش از 70 مقاله آکادمیک را بررسی کردیم تا به نقاط قوت انعطاف پذیری پی ببریم. در نهایت به 3 موضوع رسیدیم:
- مدیریت سلامت فیزیکی، ذهنی و روحی و روانی
- توسعه این طرز تفکر که یک فرد در تمام طول عمر خود، دنیا را بهعنوان یک آزمایشگاه و نه یک امتحان نگاه کند.
- پرورش روابط و تیمهایی که یادگیری را ارتقا میدهند.
چگونه رهبران میتوانند به کارکنان کمک کنند تا این مهارت را به سرعت و در مقیاس پرورش دهند؟ آیا توسعه این موضوع به سالها زمان و کار با مربیان گران قیمت در مکانهای دوردست نیاز ندارد؟نهتنها منابع علمی موافق این هستند که انعطاف پذیری قابل آموزش است، بلکه شرکتهای پیشرو به صورت ماهانه این مهارت را به شکلی که قابل اندازه گیری باشد بهبود میبخشد. ممکن است برای شما سؤال شود که چگونه؟
ایجاد مهارت
رهبرها باید بر اهمیت انعطاف پذیری تأکید کرده و برای ایجاد ظرفیت و مهارت تلاش کنند. به عنوان مثال شرکت یک کارگاه برای رهبران عالی سازمان خود برگزار کرده و سپس محتوای مشابه را در اختیار بیش از 50 هزار کارمند خودش قرار داد. این کار باعث ایجاد یک زبان مشترک، آگاهی از مفاهیم و فراخوانی برای تمرین اجتماعی در گروهها شد.
تقویت
از ظرفیتهای مختلف برای تقویت رفتارهای کلیدی استفاده کنید. برنامههای کامپیوتری و یا ایمیل میتوانند با ارائه نکات مشخص به کارمندان، به تقویت مهارت سازگاری در جلسات و یا موقعیتهای دشوار کمک کنند. حتی یادگیری اجتماعی گزینه بهتری است. بهعنوان مثال شرکتها میتوانند فرصتهایی برای بحث و گفت و گو فراهم کنند که در آن کارکنان مهارت سازگاری خود را سنجیده و بهبود ببخشند. الگو برداری از رهبران سازمان و یا افراد تاثیر گذار نیز میتواند مؤثر باشد.
اندازه گیری
برای اینکه واقعاً یک ظرفیت سازمانی در خصوص سازگاری ایجاد کنید، باید بتوانید آن را اندازه بگیرید. در یک سازمان این موضوع بررسی شد و افراد حاضر در این آزمایش میتوانستند نسبت به رفتارها، نتایج و توانایی خود در مدیریت تغییر بازخورد بگیرند. نتایج نشان داد که شرکتکنندگان در این آزمایش، در زمینه مهارت سازگاری پیشرفت قابل ملاحظهای در مقایسه با گروه کنترل کسب کرده بودند. حتی افرادی که مشارکت فعالی در برنامه داشتند، تا سه برابر در این زمینه پیشرفت کردند. این موضوع نشان میدهد که حتی اگر سازگاری به صورت طبیعی ایجاد نشده باشد، با استفاده از برنامههای باکیفیت قابل ارتقاست.
تقویت سازگاری به ویژه در مواقعی که استرس بالاست اهمیت پیدا میکند. سازگاری سنگ بنای رشد در محیط فرار، نامطمئن، پیچیده و مبهم اقتصاد جهانی قرن بیست و یکم است. چرا که کارکنان هر روز با موارد ناشناختهای در محیط کار روبرو میشوند. با این وجود عصر حاضر سختترین زمان برای کسب این مهارت نیز محسوب میشود. چرا که افراد در شرایط استرس بیشتر به عادتها و ذهنیتهای سابق خود وابسته میشوند.
هرچند انجام فعالیتهایی که منجر به افزایش مهارت سازگاری میشوند، تأثیر خود را ثابت کردهاند. با این وجود تعداد خیلی کمی از کارفرمایان روی این موضوع سرمایهگذاری کردهاند. رهبران سازمانی باید بر روی کارکنان خود سرمایهگذاری کرده تا با روشهای اثبات شده، این مهارت را در خود پرورش دهند.
منبع: mckinsey