9 رفتار حرفهای در زندگی شغلی (بخش اول)
رفتار حرفهای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری است. یکی از عمدهترین دغدغههای مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای منابعانسانی است تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل به مسائل جامعه و حرفه خود بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل خود را رعایت کنند.
در ادامه به نمونههایی از رفتار حرفهای در محیط کار میپردازیم.
مهمترین کارها را در بهترین و فعالترین زمان روز انجام دهید.
همه انسانها ساعتی داخلی دارند که میزان انرژی آنها را در طول روز تعیین میکند. اگر تا به حال از مشکل به هم خوردن ساعت طبیعی بدنتان رنج برده باشید، به خوبی از تاثیر این فرایند آگاه هستید. این جریان طبیعی که خسته یا هوشیار بودن ما را مشخص میکند، روی نحوه کار کردن ما تاثیر بهسزایی دارد.
به طور کلی، پس از شروع روز کاری، چند ساعت طول میکشد تا به بهترین عملکرد خود برسیم. پس از ناهار، سطح انرژی به طور قابل توجهی کاهش پیدا کرده و حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر، به یکی از کمترین میزانهای خود میرسد. ما معمولا این مشکل را به ناهار ربط میدهیم، در حالیکه همه چیز به بدن ما باز میگردد.
کارمندان نیز باید تمام این موارد را در برنامهریزی روز کاری خود مورد توجه قرار دهند. مهمترین تسکها باید در ثمربخشترین زمان کارمندان، انجام گیرند و مواردی که از اهمیت بالایی برخوردار نیستند، وقتی که هوشیاری پایینتر است مثلا حدود ۳ بعد از ظهر به ثمر برسند.
متاسفانه، استفاده بسیاری، از زمان کاملا اشتباه است. درصد بالایی از کارمندان، تمام صبح خود را صرف پاسخ دادن ایمیلها میکنند و بعد از ناهار به انجام تسکهای مهم میپردازند. در حالی که تسکهای مهم نیاز به تمرکز حواس و انرژی بالا دارد و بهتر است در ساعات اولیه روز انجام گیرند. پس سعی کنید مهم ترین وظایفتان رو برای بهترین زمان در طول روز بگذارید.
اشتباهات خود را بپذیرید و برای آنها بهانه تراشی نکنید.
شما هم از آن دسته افراد هستید که برای خطاها و ضعفهای خود بهانه تراشی میکنند؟
میدانید که اگر کسی شما را با بهانهتان روبهرو کند، حتی به حالت شوخی، برایتان دردسرساز میشود. بدتر اینکه ممکن است اعتمادشان به شما را از دست بدهند و دیگر به حرفهایتان اطمینان نکنند. در واقع بهانهتراشی فرار از مسئولیت است، این در حالیست که مسئولیت پذیری، عامل متمایز کنندهی حرفهایها از افراد غیر حرفهای است. بهانه تراشی، در نهایت منجر به عدم موفقیت و یک نوع عادت در زندگی میشود.
نکته مهم دیگر این است که برای قصورات خود عذرخواهی کنیم، چرا که با پنهان کردن خطاهای خود، تنها خود را بیاعتبار خواهیم کرد.
در نهایت باید بدانیم اگر ما عادت کنیم که برای اشتباهات و ضعفهایمان به دنبال بهانهای باشیم، هیچوقت نمیتوانیم آنها را در خود از بین ببریم. اما اگر مثل یک انسان بالغ بپذریم که کاری را اشتباه انجام دادهایم و یا در بعضی مسائل ضعفهایی داریم، میتوانیم برای از بین بردن آنها اقدام کنیم.
دلسوز کاری که انجام میدهید، باشید!
همهی ما ممکن است در روز برای انجام امور شخصی و یا کاری، با سازمانهایی سرو کار داشته باشیم و از این موضوع ناراحت باشیم که هیچکس مسئولیتش را درست انجام نمیدهد! ولی آیا واقعا خود ما در انجام وظایفمان، تمام مسئولیتهای محوله را تمام و کمال انجام میدهیم؟
باید با خود صادق باشیم و بدانیم که اگر هرکس مسئولیتش را درست و با دلسوزی انجام میداد، اوضاع اینطور نبود. اگر بخواهیم روراست باشیم، باید اعتراف کرد که نحوه کار کردن در بسیاری از سازمان ها درست نیست.
وقتی ما در سازمانی مشغول به کار میشویم، چه انتخاب این شغل از روی علاقه بوده و چه نیاز مالی، مسئولیتی را قبول کردهایم و باید سعی کنیم آن را به بهترین نحو انجام دهیم.
آدمهای حرفهای هر مسئویتی که به آنها واگذار میشود را با دلسوزی و درست انجام میدهند. حتی اگر فکر کنند که در مدت کوتاهی در آن شغل میمانند و یا حتی اگر به آن علاقهای نداشته باشد.