دیر حقوق دادن، فرقی با حقوق ندادن ندارد!
یکی از بزرگترین تفاوتهای میان کارمندان و صاحبان کسب و کار در این است که مدیران و صاحبان کسب و کارها حقوق پرداخت میکنند و کارمندان در انتظار پرداخت حقوق هستند. مقوله جبران خدمت و پرداخت حقوق یکی از موضوعات بسیار مهم و حیاتی در مدیریت سرمایه های انسانی است که در این یادداشت، به تفصیل به آن میپردازیم. در پرداخت حقوق کارمندان باید به نکات زیر دقت کرد:
-
کارمند برای حقوق کار میکند.
شاید محیط کار شما یک محیط بی نظیر و عالی است، شاید اعتبار برندتان چنان بالاست که کارکردن در مجموعه شما یک افتخار بزرگ به شمار میآید، شاید شما یک مدیر دوست داشتنی هستید که همیشه دست نوازشتان بر سر کارمندانتان است، اما همه اینها را به کناری بگذارید، چرا که کارمند برای حقوق کار میکند. تمام آنچه برشمردیم، تنها و تنها زمانی ارزش به شمار میآیند که شما حقوق مکفی را به موقع پرداخت کنید.
در سازمانهایی که پرداخت حقوق در آنها به نوعی دچار مشکل است، تمام این ارزشها فقط و فقط برای بازه کوتاهی معنیدار خواهند بود و پس از سپری شدن این بازه، نه تنها دیگر ارزش به شمار نخواهند آمد، بلکه کارمند چنین احساس خواهد کرد که همه اینها به نوعی برای فریب او و کاستن از حقش گردآوری شدهاند.
-
زمان پرداخت حقوق هرگز یک پارامتر مدیریتی نیست.
بگذارید باهم روراست باشیم. اینکه شما از یک کارمند انتظار دارید کارش را به درستی انجام دهد، فروش خوبی داشته باشد، نظم و انظباط را رعایت کند و در کل نیروی خوبی برای شما باشد کاملاً انتظارات درست و به جایی است. اما اگر صرفاً به خاطر برآورده نشدن این انتظارات پرداخت حقوق یک کارمند را به تاخیر میاندازید، شما یک مدیر کارنابلد هستید.
ریشه برآورده نشدن انتظاراتتان را باید در جایی دیگر بجویید و نیز مسیر اصلاح را به شیوهای دیگر طرح ریزی کنید. شک ندارم خودتان هم دوست نداشتید جای کارمندی بودیدی که روز دهم ماه و بعد از پیگیریهای متعدد به جای پول با این جواب مواجه میشود.
“شما که هر روز صبح ۱۰ دقیقه تاخیر دارید، نباید انتظار داشته باشید حقوقتان به موقع پرداخت شود!”
-
تاخیر سه روزه با تاخیر سی روزه فرقی ندارد.
جالب است که برخی مدیران با افتخار میگویند، ما تا به امروز نگذاشتیم حقوقها بیش از یک هفته تاخیر داشته باشند!
یک هفته تاخیر؟!
حتی یک روز تاخیر هم پذیرفتنی نیست. تاخیر تاخیر است، چه یک روز، چه یک هفته. فقط بدانید که وقتی با تاخیر پرداخت می کنید، ارزش و اعتبار پرداخت حقوق را زیر سوال می برید
-
انتظارت درک بالا نداشته باشید.
اگر شما هم جزو مدیرانی هستید که انتظار دارید کارمندانتان شرایط بازار، وضعیت نامنظم پرداختی مشتریان و کارفرمایان شرکت، وضعیت زندگی خصوصی شما و هزار و یک پارامتر دیگر را درک بکنند، سرتان را سخت در برف فرو برده اید. همه این انتظارات را کنار بگذارید. وظیفه شما به عنوان یک مدیر، بر آورده کردن همان یک انتظار به حق کارمندانتان است و آن چیزی نیست جز پرداخت حقوق به موقع.
شما بعد از بر آورده کردن این انتظار کارمندانتان می توانید انتظارات خود را لیست کنید و در جستجوی برآورده شدنشان از سوی کارمندان باشید
-
راندمان را فدای ضعف مدیریت مالی نکنید.
نکتهای که در این بند با شما درمیان میگذاریم، مهمترین نکته این یادداشت است. یک کارمند عادی، به طور میانگین عددی بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون در سال حقوق دریافت می کند. این بدان معنی است که شما به ازای هر کارمندتان، چنین عددی را در طول سال پرداخت خواهید کرد. شما نمی توانید چندان دخل و تصرفی برای کاستن از این عدد داشته باشید، اما زمان پرداخت و نظم پرداخت در اختیار شماست. یک مدیریت مالی هوشمندانه میتواند زمان پرداخت را منظم کند.
اما اگر چنین مدیریت مالی هوشمندانهای وجود نداشته باشد، شما در اولین ماهی که حقوقها را بی موقع پرداخت میکنید، تخم نگرانی را در دل کارمندانتان می کارید. چنین جوانه ای اگر رشد کند، نخستین فشار را به گیاه کناری خود که همان انگیزه است وارد خواهد آورد و بعد از آن این راندمان است که کشته خواهد شد.
سخن پایانی
وظیفه شما به عنوان یک مدیر این است که دخل و خرج کسب و کارتان را چنان مدیریت کنید که پرداخت حقوق کافی و به موقع، جزو روال عادی شرکتتان باشد. قصور شما در انجام درست این وظیفه، تمام وظایفی را که به درستی، آنها را به جای می آورید تحت الشعاع قرار خواهد داد.
نویسنده: آیدین نامدار