گامهایی به سوی آگاهی از آزارهای محیط کار
از میان آزارهایی که در محیطهای مختلف و از سمت آدمهای گوناگون ایجاد میشوند، آزارهای محیط کار نوعی متفاوت را دربر میگیرند، چرا که در اکثر آنها شاهد تفاوت سطح قدرت میان آزارگر و آزاردیده هستیم. تفاوتی که منجر میشود فرد قربانی به خاطر حفظ سمت شغلی، نگرانی از آبرو و … از واکنش نشان دادن و شکایت صرف نظر کرده و سکوت پیشه کند. برای این که شهودی نسبت به گستردگی این آزارها داشته باشیم، نگاهی به آمارها میاندازیم.
نتایج مطالعهای که توسط آژانس اتحادیه اروپا برای حقوق اساسی (FRA) انجام شده، نشان میدهد حدود ۷۵ درصد از زنان متخصص با مشاغل رده بالای مدیریتی آزار جنسی در محیط کار (کلامی و فیزیکی) را تجربه میکنند. با این که از سال ۱۹۷۰ تحقیقات در زمینهی آزارها آغاز شده، در کشور ما کمتر به پیمایشهای رسمی برای رسیدن به آمارهای دقیق در این حوزه توجه شده است. عالیه شکربیگی، جامعهشناس، در نشست تخصصی «آزار جنسی در عرصه عمومی، اما و اگرها و چالشهای آن» اعلام کرد که:
همانطور که آمارها نشان میدهند، این نوع از آزارها بسیار رایج هستند و به سادگی فضای کاری را سمی و غیرمولد میکنند. گزارش نکردن آزارها به ردههای بالاتر اداری از یک سو، عدم حمایت از آزاردیدگان از سوی دیگر این فضا را تشدید میکند. در خیلی از موارد قربانی متوجه نیست رفتارهایی که با او صورت میگیرد مصادیقی از آزارها هستند و چه بسا در موقعیتهایی، به جای گرفتن انگشت اتهام به سمت آزارگر، خود را سرزنش میکند.
مقابله با آزارها در محیط کار
مقابله با آزارها در محیط کار، سیری طولانی دارد. در اولین قدم نیاز داریم انواع آزارها در محیط کار را بشناسیم. در مرحله بعد بسته به نوع آزار، باید شیوهی حفظ و جمعآوری مدارک، گزارش آزار و پیگیری روندهای قضایی را یاد بگیریم. در بسیاری از کشورها قوانین در زمینهی مقابله با آزارها نقصهای فراوانی دارند، اما نباید فراموش کنیم که استفاده از حداکثر ظرفیتهای قانونی نیازمند آشنایی دقیق با همین قوانین ناقص است.
اگر با جنبشهای موثر و اعتراضی در این زمینه همراه شویم شاهد نشانههایی از تغییر و سیر تکاملی قوانین خواهیم بود. جنبش MeToo# که در ادامه از آن بیشتر خواهیم گفت، میزان آگاهی عمومی از آزار و اذیت جنسی را افزایش داده است، به طوری که گستردگی و دامنهی آن برای همه آشکار شد. نتیجهی شکستن سد سکوت، شنیدن صدای قربانیان و تشویق آنها به پیگیریهای حقوقی نتیجهی خود را نشان داد. آن چنان که با استناد به مقالهای در ژورنال PLOS ONE، میتوان گفت «میزان و شدت آزار و اذیتهای جنسی در محیط کار بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ کاهش یافته است.»
سادهترین راههای مقابله با خشونتها و آزارها در محیط کار این است که به کارمندان آموزش دهیم آزار و اذیت چیست، چگونه آن را تشخیص داده و چگونه گزارش بنویسند. سیستم گزارشدهی نیازمند بهروزرسانیهای پیوسته است. تا زمانی که سیستم رسمی شکایت، حقوق ناشناس بودن افرد آزار دیده و امنیتشان را تضمین نکند، کسی به سراغ گزارش این آزارها نخواهند آمد؛ چرا که ترس از عواقب احتمالی و حمایت نشدن، ضربهی دوبارهای را به قربانی وارد میکند.
اما آیا همهی آزارها خلاف قوانین هستند؟ در چه صورتی غیرقانونی حساب میشوند؟ دو شرطی که در ادامه آمده، مرز و حدود این آزارها را تعیین میکنند.
- اگر برای ادامه کار کردن مجبور به تحمل چنین رفتارهایی باشیم.
- رفتارها به اندازهای شدید یا فراگیر باشند که از منظر یک فرد منطقی، محیط کاری به فضایی خصمانه، توهینآمیز و یا مرعوب تبدیل شده باشد.
به عنوان قدم اول، یازده مورد از مصادیق آزارها در محیط کار را با هم بررسی میکنیم.
مطلب مرتبط: آزار در محیط کار، از کلیشهها تا قوانین
آزار و اذیت تبعیض آمیز
این دسته از آزارها شامل مواردی میشوند که شخص عامل، دیگران را به واسطهی تفاوتهایی از قبیل جنسیت، نژاد، سن، رنگ پوست و… طعمهی آزار خود قرار میدهد. اگر چه همهی آزارها در محیط کار ماهیت تبعیضآمیز را دارند، اما این نوع آزار به واسطهی هدف آزارگر که که نشاندادن برتری خود است، از انواع دیگر آزار مانند کلامی، جسمی و .. متمایز میشود. حالات متفاوت این نوع آزار به شرح زیر است:
آزار و اذیت نژادی
در این نوع آزار، قربانی به علت نژاد، رنگ پوست، اجداد، کشور مبدا، لهجه، آداب و رسوم، لباس و ..مورد آزار قرار میگیرد. فرد آزارگر عدم تحمل اختلافات را با رفتارهای مختلفی مانند تهمتهای نژادی، توهینهای نژادی، شوخیهای نژادی یا نظرات تخریبکننده نشان میدهد.
آزار جنسیتی
به هر عمل یا کلام تبعیضآمیز و خشونتگرایانهای میگویند که مبتنی بر کلیشههای جنسیتی باشد. زنان، قربانی عمدهی این آزارها هستند. این رفتارها اگر چه مضمون جنسی ندارند، ولی منتقلکنندهی حسهای نامطبوعی مانند ترس و تحقیر هستند و باعث ایجاد اختلال در تواناییهای قربانی میشوند تا حدی که در بهره برداری از فرصتهای شغلی و آموزشی، امکانات و …اعتمادبهنفس خود را از دست میدهند.
تمسخر مردان در شغل پرستاری (زیرا اغلب شغل زنان تلقی میشود) یا تقلیل هدف دختران از کسب علم به یافتن همسر، نمونههایی از آزارهای مبتی بر جنسیت هستند.
لینک مرتبط: جدیدترین استخدامی ها
آزار و اذیت مذهبی
این آزار که ارتباط تنگاتنگی با آزارو اذیتهای نژادی دارد، شامل کسانی میشود که مذهب و اعتقاداتی متفاوت با مذهب و هنجار غالب محیط کاری دارند. در این نمونه فرد آزارگر با تحمل نکردن سنتها و آداب دینی، بیان جوکهای مذهبی ظالمانه، تخریب نظرات کلیشهای یا ایجاد فشار برای تغییر مذهب قربانی، باعث ایجاد آزار میشود.
آزار و اذیت مبتنی بر ناتوانی
این آزار شامل افرادی میشود که یا خود معلول هستند یا یک فرد معلول در آشنایان نزدیک خود دارند. در نتیجهی این آزارها فرد قربانی منزوی شده و از ارزشها و حقوق اولیهی اجتماعی خود محروم میشود.
آزار و اذیت مبتنی بر سن
کارگران بالای چهل سال، به منظور ارتقاء اشتغال افراد سالخورده و کاهش آزار و اذیت مبتنی بر سن، به طور خاص توسط قانون حقوق مدنی 1964 محافظت میشوند. آزارهای مبتی بر سن که شامل رفتارهایی مانند توهین، منع از حضور در جلسات، انتقاد ناعادلانه و … هستند، به سادگی باعث تحقیر افراد و حرکت آنها به سمت بازنشستگی زودرس میشوند.
آزار و اذیت شخصی
این نوع از آزار و اذیت از تبعیضهای نژادی، دینی و … خارج شده و اگر چه غیرقانونی نیست، اما صدمههای زیادی را به فرد آزاردیده وارد میکند.
نظرات نامناسب، شوخیهای توهین آمیز، تحقیر شخصی، سخنان انتقادی تند، رفتارهای خیره کننده، تاکتیک ارعاب، یا هر رفتار دیگری که باعث توهین و ارعاب قربانی شود در این دسته جای میگیرد.
آزار و اذیت بدنی
آزارهای جسمی که اغلب در قالب خشونت در محل کار هستند، دربرگیرندهی حملات جسمی یا تهدید میشوند. حد احساس ناراحتی به واسطهی این رفتارها در افراد گوناگون متفاوت است، به همین دلیل نمونههای آن باید به صورت شفاف در کدهای رفتاری و سیاستها توضیح داده شوند.
تهدیدات مستقیم به قصد صدمهزدن یا حملات جسمی (ضربه زدن، تکان دادن، لگد زدن) نمونههایی از این آزار هستند. مشاغلهای خاصی مانند کارمندان مراقبتهای بهداشتی، خردهفروشان، رانندگان حمل و نقل و … بیشتر در معرض این گونه خشونتها هستند.
مطلب مرتبط: 10 نشانه محیط کار سمی و راهکارهای مواجهه با آن!
آزار و اذیت مبتنی بر قدرت
نابرابری در قدرت باعث بروز طیف عظیمی از آزارها میشود. در این نوع آزار فرد آزارگر که از قدرت بیشتر برخوردار است، با سواستفاده از جایگاه فرادست خود، مزاحمتهایی ایجاد میکند. از آنجا که این نابرابری باعث افزایش سلطهی فرد آزارگر میشود، احتمال سکوت فرد قربانی در این زمینه بیشتر است؛ چرا که ترس از دست دادن موقعیت شغلی، آبرو و … او را رها نمیکند. در شرایطی که ساختار مسلط در نهادها عمدتا مردانه است و مردها به صورت تاریخی در موقعیت جنسیتی فرادستی قرار دارند، برخورداری از موقعیت شغلی بالاتر دلیلی افزون برای اعمال قدرت آنها شده و احتمال وقوع آزار را بیشتر میکند.
در بسیاری موارد، فرد آزاردهنده ناظر یا مدیر است که با مطالبات بیش از حد خود، دخالت در زندگی شخصی کارکنان، خشونتهای جسمی، پیشنهاد روابط خارج از چارچوب و ایجاد ترس در زیردستان خود، آنها را تحت فشار قرار میدهد.
آزار و اذیت روانی
آسیبهای روانشناختی یک قربانی با تاثیراتی که بر روان او بر جای میگذارند، غالباً اثر دومینو ایجاد کرده و سلامت جسمی، زندگی اجتماعی و زندگی کاری او را نیز در برمیگیرند.
نادیده گرفتن و بیاهمیت شمردن افکار قربانی، بیاعتبار کردن قربانی با انتشار شایعات، به انزوا کشیدن فرد، مخالفت یا به چالش کشیدن تمامی نظرات و اعمال از جمله آزار و اذیتهای روانی هستند.
آزار و اذیت دیجیتال (اینترنتی)
کارفرمایان ممکن است به دلایلی نظیر بهرهمندی از مزایای یک دنیای دیجیتالی یا به منظور جلب توجه کارمندان جوان از فناوری جدید استفاده کنند. برنامههایی که رابط کاربری راحت، سریع و کاربرپسندی را ارائه میدهند. با این وجود این محیطها هم مولد آزارهایی در نوع خود هستند.
حمله سایبری و آزار و اذیت آنلاین نگرانیای جدی برای کارفرمایان است. ایجاد شخصیتی جعلی برای آزار و اذیت شخصی بصورت آنلاین، ایجاد صفحه وب در مورد قربانی برای تمسخر و تحقیر آنها و ادعاهای دروغین به صورت آنلاین، اشتراکگذاری پیامهای تحقیرآمیز در گفتوگوهای عمومی یا ارسال پیامهای توهینآمیز به قربانی از جمله آزارهای آنلاین به شمار میروند.
اگر چه قانون فدرال هنوزبه طور صریح «حمله به فضای مجازی» را تحت پوشش قرار نمیدهد، با این حال، وزارت دادگستری متذكر شده است كه این رفتارها را تحت پیگرد قانونی قرار داده و با قوانین مناسبی با آنها برخورد میشود. از جمله تفاوتهای این نوع آزار با سایر آزارها، مستند بودن آن است که موجب سهولت در اثبات اتهام میشود.
لینک مرتبط: بهترین سایت استخدام
آزار و اذیت تلافیجویانه
این نوع آزار شامل زمانهایی است که آزارگر برای انتقامجویی و جلوگیری از واکنش قربانی، او را در نطفه خفه میکند.
این نوع آزار و اذیت به طور معمول دارای سه بخش است:
- کارمند A شکایتی را درباره کارمند B ثبت میکند؛
- کارمند B متوجه نوع شکایت و فردی که اقدام به آن کرده، میشود؛
- کارمند B کارمند A را اذیت میکند تا مانع از ادامهی پیگیری شکایت شود.
آزار جنسی
تعاریف متعددی برای این آزار وجود دارد ولی به صورت کلی آزار جنسی هر نوع نگاه، لفظ یا عملی است که مضمون جنسی داشته باشد و بدون خواست و رضایت زنان بر آنها تحمیل شود، به گونهای که احساس آزار، تهدید، ارعاب، تحقیر، ناراحتی و خشم در آنها ایجاد شود. شاید سوال ایجاد شود که چرا تاکید ما روی زنان است؟
کودکان یا مردان هم تحت آزاهای جنسی قرار میگیرند، اما زنان به واسطهی موقعیت جسیتی فرودستی که در جامعه دارند، بزرگترین گروهی هستند که تحت این آزارها قرار میگیرند. این نوع آزار در مقایسه با سایر آزارها خیلی زودتر اثر منفی خود را بر زندگی قربانی میگذارند. در این نوع آزارها معمولا شخص عامل که از پست و مقام شغلی بالاتری برخوردار است، حد و مرز روابط کاری را کنار زده و بدون توجه به خواست و رضایت طرف مقابل، در جهت امیال خود حرکت میکند. ساختارهای فرهنگی-اجتماعی، شرم، ترس از سرزنش و … اغلب مهری سکوت بر دهان قربانی میزنند.
اشتراک عکسهای جنسی، نظرات و شوخیها یا سوالهای جنسی، تماس جنسی نامناسب، سعی در نزدیک شدن و … از جملهی این آزارها هستند؛ اما گستردگی و دامنهی این آزارها تا چه حد هستند؟
کمپین MeToo# که در اکتبر ۲۰۱۷ همهگیر شد، قربانیان آزار جنسی را تشویق کرد که تجربیاتشان به ویژه در محیط کار را در صفحات مجازی به اشتراک بگذارند، تا گستردگی این فاجعه بر همگان آشکار شود. این جنبش که حس همدردی با قربانیان را رواج داد، نقش مهمی در شکستن سکوت آزاردیدهها و ریختن ترسشان نسبت به آزارگران داشت. چه بسا قربانیانی که انگشت اتهام را به سمت خود میگرفتند و به سراغ پیگیریها و شکایتهای قضایی نمیرفتند. این جنبش مسیر آگاهسازیهای زنان و قربانیان را مقداری هموارتر کرد و با روایتهای جمعی از یک متهم، خیلی از متهمان را به دادگاهها کشاند.
مطالعات اخیر EEOC نشان میدهد که در هر جایی بین 25 تا 85 درصد از زنان قربانی آزار و اذیت جنسی در محل کار بودهاند. حتی اگر کمترین حالت را هم در نظر بگریم، معادل این است که از هر چهار زن، یک نفر آزار جنسی در محیط کار را تجربه میکند!
مطلب مرتبط: راهنمای جامع استخدام؛ چگونه دنبال کار بگردیم؟
آزار جنسی مبتنی بر تبادل (quid pro quo)
اگر مزایای شغلی به شرط مشارکت در نوعی رفتار جنسی به کارمند ارائه شود، به آن آزار و اذیت جنسی quid pro quo گفته میشود.
در این شرایط آزاردهنده که غالباً مدیر یا کارمند ارشد است (در سطح قدرت بالاتری قرار دارد) به روش باجخواهی عمل کرده و به صورت صریح یا ضمنی، در ازای دریافت خدمات عاشقانه یا جنسی، پیشنهاداتی از قبیل افزایش حقوق با ترفیع شغلی را به فرد مقابل میدهد. همچین در صورت عدم پذیرش درخواستش، با منعکردن مزایای شغلی از قربانی به اذیت و آزار او میپردازد.
آزار و اذیت شخص ثالث
در این نوع از آزار، فرد عامل به جای این که سرپرست یا همکار باشد، شخصی خارج از سازمان است. این فردی که به او «شخص ثالث» میگویند، میتواند فروشنده، تأمین کننده یا مشتری شرکت باشد.
در اغلب شغلهایی که سطح پایینتری از قدرت را دارند، مانند صندوقدار شرکت و… این آزارها بیشتر است. چرا که موقعیت فرودست در محل کار در کنار عدم تجربه و ترس از ایجاد صحنههای پرتنشی مانند دعوا شرایط را برای شخص ثالث آسانتر میکند. مسئولیت جدی برخورد با این آزارها بر عهده کارفرمایان است.
لینک مرتبط: بهترین سایت کاریابی
آزار و اذیت کلامی
این نوع آزار که میتواند نتیجهی درگیری شخصی باشد، برخلاف انواع تبعیض آمیز (مانند آزارهای کلامی جنسی) غالباً غیرقانونی نیست. به همین دلیل معمولا به آن توجه نمیشود و حلنشده ادامه پیدا میکند، تا جایی که محیط کار پرتنشی را برای افراد ایجاد میکند.
رفتارهای واضح آزار و اذیت کلامی شامل مواردی مانند تهدید، فریاد کشیدن، توهین به قربانی در ملاء عام یا شخصی میباشد که طیف گستردهای از آسیبها از احساس شرم و بیاعتمادی تا بالارفتن فشار خون و ضررهای جسمی را دربرمیگیرد.
جمعبندی
آزار و اذیت در محیط کار بیشتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم و دلیل آن هم این است که در بسیاری از مواقع فرد قربانی سکوت میکند و میزان گسترده بودن این آزارها مشخص نمیشود. در این مقاله سعی کردیم انواع آزارها در محیط کار را نام ببریم تا با مصادیق آنها آشنا شده و بتوانید از این به بعد، واکنشی درست به این رفتارها داشته باشید.