اواخر سال 98 بود که با ششمین پیمانکار تهیه غذای موسسه ای که در اون مشغول به کار بودم به جهت نارضایتی پرسنل قطع همکاری کردیم و به فکر افتادم که چرا هیچ کترینگی نمیتونه احتیاجات مارو براورده کنه، واقعاً ما چیز عجیب و غریبی نمیخاستیم، کیفیت نسبی،کمی تنوع غذا، تحویل به موقع و گرم رسیدن غذا توقع زیادی نبود. واقعا خسته و درمانده شده بودم همون موقع یاد یک حرف استاد عزیزم مرحوم دکتر احمد روستا افتادم که میگفت هر موقع از یه موضوعی خسته و درمانده شدی بدون که یه بازار بزرگ اونجا خوابیده، همون موقع جرقه ایجاد یک مرکز تخصصی غذای شرکتی که بتونه از نگاه مشتریان به مسائل نگاه کنه زده شد ، من تجربه ی زیادی تو شرکت های بزرگ و کوچیک داشتم و به اهمیت تهیه غذای مناسب برای منابع انسانی در سازمان ها واقف بودم اما برای اتمام این پروژه به کسی نیاز بود که تجربه و دانش کافی در زمینه غذا داشته باشه و برای همچین کاری همفکر و همراه باشه . این موضوع رو با یکی از دوستای قدمیم که سالهاست در کار مدیریت و راه اندازی مراکز تهیه غذاست و رستوران داره در میان گذاشتم و با استقبالش روبه رو شدم. پس قرار شد که دانش من متمم تجربه ی اون بشه و خدمتی که ارایه میدیم متمم و مکمل سازمان ها و شرکتهایی باشه که سرمایه انسانی براشون اهمیت داره. اسم مجموعه را متمم گذاشتیم که هم رسالت کاریمونه و هم از تشکیل حروف اول اسم هر دومون (محسن تجلی پور – محمد مومن) تشکیل میشه