آن چیزی که امروز هستیم یک مجموعهی فرهنگی شامل انتشارات، کتابفروشی، و فروشگاه لوازم تحریر و لوازم هنری هست. اما این مجموعهی بزرگ از ابتدا به این شکل نبوده. در سال 72 آغاز به کار من یعنی امید خواجوی با فروش تعدادی کتاب هنری پشت یک میز در همین مکان فعلی که در آن زمان عکاسیِ پدرم بود صورت گرفت. کمکم این میز به قفسههای بیشتر گسترش پیدا کرد و در پاییز سال 72 رسماً تابلوی کتابفروشی آبان را بالا بردم. «آبان» به دو دلیل. اول اینکه در ماه آبان افتتاحیهی رسمی این فروشگاه اتفاق افتاد و دوم اینکه ما نمایندهی رسمی کتابهای انتشارات آبان در مشهد بودیم. این فروشگاه شامل دو طبقهی 40 متری هست که در سالهای ابتدایی طبقهی بالای فروشگاه به انبار کتابها اختصاص پیدا کرده بود. و طبقهی پایین به دو راهروی باریک تقسیم شده بود و کوچکترین فضای طبقهی پایین و حتی دیوارهی راهپله هم به قفسهی کتاب اختصاص پیدا کرده بود و در فضایی محدود توانسته بودیم بیشمار کتاب را جای دهیم تا هیچ تقاضایی از سوی مشتری بیجواب نماند. همین شد که آبان شد پاتوق کتابدوستان مشهدی و شهره به اینکه هر کتابی در این کتابفروشی پیدا میشود. درتمام این سالها در موعد طرحهای تخفیف فصلی جای سوزنانداختن در این فروشگاه نبود و میتوانستی شوق مشتری را برای بهدستآوردن تعداد بیشتری از کتابهای محبوبش ببینی.