کمال گرایی مسیر سالمی برای عالی بودن نیست!
فهرست مطلب
بسیاری از افراد، کمال گرایی یا بینقصگرایی را با “کامل بودن” یا انجام تمام و کمال کارها اشتباه میگیرند. از اینرو بسیاری فکر میکنند که کمال گرایی ویژگی خوبی است؛ در حالی که بخش بزرگی از کمال گرایی، غیر مفید است. نکته مهم در درک این موضوع، تمایز قائل شدن میان مفهوم تلاش سالم با بینقصگرایی است.
برن برون، محقق و نویسندهی آمریکایی تلاش سالم را به عنوان تلاشی برای رسیدن به بهترینها تعریف میکند؛ یعنی از خودتان راضی هستید و میدانید که میتوانید بهتر بشوید. از طرف دیگر، کمال گرایی از احساسی میآید که میگوید که هیچچیز به اندازه کافی خوب نیست. کمالگراها فکر میکنند اگر به استاندارد X یا Y برسند، میتوانند حس خوبی به خودشان داشته باشند.
به بیان دیگر، تلاش سالم یعنی برای خودتان ارزش قائل شوید و سعی کنید از همهی پتانسیلهایتان استفاده کنید. کمال گرایی یعنی به خودتان بگویید که برای به اندازهی کافی خوب بودن، باید به مقصد خاصی برسید؛ در حالی که این مقصد هیچ گاه نخواهد رسید.
تعریف کمال گرایی
کمال گرایی یا بینقصگرایی به یک ویژگی شخصیتی اطلاق میشود که فرد معتقد است باید همه کارها و نتایج آن، کامل و بینقص باشند و هرچیزی، کمتر از حد کامل و ایدهآل آن، پذیرفتنی نیست. در واقع بینقصگرایی یا همان کمال گرایی یعنی تحمل فشار برای دستیابی به معیار و استانداردهای بسیار بالا.
لینک مرتبط: سامانه جستجوی شغل
ویژگیهای افراد کمالگرا
- در انجام هیچ کاری احساس رضایت نمیکنند.
- ارزیابی سختگیرانهای از اعمال خود دارند.
- انتظارات بالا دارند و اغلب شکست را پیشبینی میکنند.
- با ترس از شکست برانگیخته میشوند.
- گرایش افراطی به نظم و سازمان یافتگی دارند.
- بلندپروازی را نوعی ارزش میدانند.
- نگرانی افراطی دربارۀ اشتباهات خود دارند.
رابطه تنگاتنگ بینقصگرایی و فرسودگی شغلی
با اینکه گاهی برخی کارفرمایان، کمال گرایی را ویژگی مثبتی میدانند، اما باید بدانیم که این ویژگی میتواند تاثیر بسیار منفی در زندگی کاری افراد داشته باشد. پژوهشها نشان میدهند فشاری که برای عملکرد بینقص از سوی خود فرد بر خودش اعمال میشود در نهایت تنها به فرسودگی او منجر خواهد شد. به این ترتیب کمال گرایی معیار خوبی برای سنجش موفقیت به حساب نمیآید.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که تحت سلطهی کمالخواهی است. از دنیای ورزش گرفته تا کلاس درس، تا محل کار و هر کجای دیگر. کمال گرایی استانداردی است که هیچگاه نمیتوان به آن دست یافت و در نهایت برای کسانی که در این جهت تلاش میکنند چیزی جز ناکامی به بار نخواهد آورد.
وقتی کمال گرایی در کار وجود داشته باشد، نتایج عملکرد به جای انگیزه دادن به فرد برای پیشرفت، استرس شدیدی در او به بار میآورد که باعث تشدید ترس از شکست و فرسودگی شغلی خواهد شد.
مطلب مرتبط: ترس از شکست؛ احساس مشترکی که روی عملکرد ما تاثیر میگذارد
احساس بردگی در محیط کار
توضیح دیگری که برای ارتباط تنگاتنگ کمال گرایی با فرسودگی شغلی در محیطهای کاری میتوان ارائه داد این است که کارمندان ممکن است گاهی احساس کنند در موقعیت شغلی خود گیر افتادهاند. این موضوع به ویژه در دوران رکود اقتصادی میتواند درست باشد؛ چرا که فرصتهای موجود برای تغییر شغل یا تغییر محل کار بسیار محدود خواهند بود.
این ناتوانی در جدا شدن از محیط کاری که روز به روز استرسزا تر میشود و دیگر لذت بخش نیست، به احتمال خیلی زیاد به فرسودگی فرد کمالگرا منجر خواهد شد.
لینک مرتبط: استخدام بدون سابقه کار
راههایی برای کاهش بینقصگرایی
«ضروریها» و «نهچندان ضروریها» را تشخیص دهید.
باید پیش از انجام هر کدام از کارهای زیر چند سؤال از خودتان بپرسید:
- ویژگیهای «ضروری» کدامهاست؟
- ویژگیهای «نهچندان ضروری» چطور؟
کمالگراها دوست دارند «غیرضروریها» را در همهی کارهایشان وارد کنند، در حالی که اکثر مواقع «ضروریها» کافی هستند. فقط «نهچندان ضروری»هایی را در کارتان وارد کنید که ارزش وقت گذاشتن داشته باشند و وقت و منابع لازم برای دستیابی به آنها را در اختیار داشته باشید.
استاندارهایتان را پایین بیاورید
یکی از مشکلات کمالگراها این است که استاندارهایشان خیلی بالاست. کمی استانداردهایتان را پایین بیاورید. به جای تصمیم برای انجام دادن ۱۰۰ درصدیِ یک کار، به یک تلاش ۹۰ درصدی هم راضی شوید. اگر همه چیز در تلاش ۹۰ درصدی شما خوب بود، سعی کنید استانداردتان را تا ۸۰ درصد پایین بیاورید. باز هم مشکلی وجود نداشت؟ پس باز هم کمی استاندارتان را پایینتر بیاورید.
مطلب مرتبط: راهنمای جامع استخدام؛ شغل مناسب خود را پیدا کنید و آن را به چنگ بیاورید!
کارهای جدید را امتحان کنید
کمالگراها ترس وحشتناکی از اشتباه کردن دارند. این باعث میشود که از کارها یا تجربههای جدید فرار کنند. یادتان باشد، اشتباه کردن است که باعث رشد ما میشود. بهعلاوه، تحمل اشتباهات مؤلفهی اصلی خلاقیت و ریسکپذیری است.
یکی از راههای غلبه بر ترس از اشتباه کردن، امتحان کردن چیزهای جدید است. وقتی یک چیز جدید یاد میگیرید با بینقص بودن فاصله زیادی دارید. در واقع نه تنها بینقص نیستید؛ بلکه اشتباه میکنید و زمین میخورید؛ اما دوباره سرپا میشوید. وقتی به خودتان اجازه دهید در حوزههایی که تازهکار هستید اشتباه کنید، در تمام جنبههای زندگی احساس راحتتری نسبت به اشتباه کردن خواهید داشت.
خودتان را با خودتان مقایسه کنید
مقایسهی دائم خودتان با افراد دیگر میتواند به سادگی حال شما را خراب کند. همیشه افراد زیادی در هر مرحلهی زندگی شما وجود داشته و خواهند داشت. بنابراین همیشه خودتان را با دیروز خودتان مقایسه کنید. پیشرفتهایتان را ببینید و مشاهده کنید که چه راهها و مسیرهای را طی کردهاید و چه تغییراتی کردهاید. ببینید با چه چیزهایی مقابله کردهاید و چه چالشهایی را گذراندهاید. قدردان تلاشهای خودتان باشید و برایشان ارزش قائل شوید و به جای تمرکز روی کارهای دیگران، روی کارهایی که انجام دادهاید و کارهایی که میخواهید انجام دهید، تمرکز کنید.
لینک مرتبط: چگونه تصمیمها و اهدافمان برای سال نو را واقعاً عملی کنیم؟
جمعبندی
در نهایت همه ما به عنوان یک جامعه تمایل داریم کمال گرایی را فضیلت تلقی کنیم و آن را نشانه ی موفقیت بدانیم. با این حال کمال همان اندازه که جذاب است، دست نیافتنی هم هست. تمرکز روی کمال، در نهایت شکست خواهد خورد. بهرهمندی از یک زندگی کاری متعادل و محیطی به دور از فشار تا حدی می تواند ماهیت مشکل ساز کمال گرایی را برطرف کند. اما ما نیز به عنوان یک جامعه، برای به چالش کشیدن این ویژگی نامطلوب مسئولیتی بر دوش خود داریم.