استعفای عاطفی چیست؟

استعفا یکی از نقطههای عجیب در زندگی شغلی هر انسان است. لحظهای که تمام تلاش و کوشش و ساختهها و خاطرهها را، در یک اتاق رها میکنی، کیفات را بر میداری و از ساختمانی بیرون میآیی که هفتهها، ماهها و سالها، بهترین بخش روزت را در آنجا گذراندهای. اما در فضای امروز جامعه ما، در کنار «استعفای قانونی» که با نامه نگاری و تسویه حسابهای بیمه و مالیات و غیره همراه است، شکل دیگری از استعفا پدید آمده که به آن «استعفای عاطفی» میگویند.
در تعریف استعفای عاطفی چنین بیان میشود که فرد همچنان کارمند اداره یا شرکت به حساب میآید اما خودش دیگر هیچ انگیزهای برای کار کردن ندارد. چنین فردی هر روز کیفش را بر میدارد و میرود پشت میزش مینشیند بدون اینکه پیشرفت و یا پسرفت سازمانش برایش مهم باشد و کوچکترین قدمی برای جلو افتادن سازمانش بردارد.

به زبان ساده در این حالت فرد در شرکت هست اما دیگر در شرکت «حضور» ندارد.
استعفای عاطفی، منحصر به کار و حرفهی ویژهای نیست و میتواند در همهی حرفهها و مشاغل مصداق داشته باشد. همچنین، استعفای عاطفی فقط برای کارمندان و کارکنان سازمانها و شرکتها رخ نمیدهد؛ و گریبانگیر آزادکاران هم میشود؛ آزادکارانی که حرفهی خود را دوست ندارند اما ناگزیرند آن را ادامه دهند.
چه دلایلی باعث میشود که استعفای عاطفی رخ دهد؟
رکود اقتصادی
در رکود اقتصادی، امید به پیدا کردن فرصتهای شغلی جدید کم میشود. به همین دلیل کارکنان زیادی را میبینید که از کار خود راضی نیستند اما گزینه دیگری هم ندارند. ماههاست استعفای عاطفی دادهاند اما هنوز در محل کار حاضر میشوند.
دیر پرداخت شدن حقوق
زمانی که یک عضو از سازمان مجبور میشود بخشی از درآمد خود را با کارهای بیرون مجموعه تأمین کند، طبیعتاً انرژی و انگیزهاش برای کار کاهش مییابد.
تبعیض و بیعدالتی
تبعیض، سم کشنده انگیزه هاست. تبغیض میان کارمندان در سازمان به مرور باعث میشود کارمندان حس تعلق خاطر خود را نسبت به همکاران، سازمان و شغلشان از دست بدهند.
عدم تناسب توان شخص با وظایف محوله
کارمندی که تخصص و مهارت لازم را برای انجام کار واگذارشده ندارد، یا از تخصص و مهارت او در سازمان بهدرستی استفاده نمیشود، آرامآرام انگیزهاش را از دست میدهد و دیگر رغبتی برای ادامه نخواهد داشت.
به طور کلی کارمندی که به سازمان افتخار نمیکند، کار و حرفهاش را برازندهٔ خود نمیداند، نسبت به همکارانش احساس خوبی ندارد، محل کارش را نمیپسندد، مدیران سازمان و نگرش کلیِ حاکم بر سازمان را قبول ندارد، احساس میکند شایستگیهایش را نمیبینند، به او احترام نمیگذارند، و حقش را به او نمیدهند، چنین کارمندی پس از چندی، سرخورده و دلزده میشود و اگر نتواند بهطور رسمی و قانونی استعفا کند و شغل و حرفهٔ خود را برای همیشه تغییر دهد، به استعفای عاطفی رو میآورد. دلایل بسیاری نیز افراد را از استعفای رسمی و تغییر شغل، باز میدارد. مشکلات اقتصادی و وابستگی مالی، ترس از بیکاری و ناامیدی از دستیابی به فرصتهای شغلیِ جدید، و نداشتن اعتماد به نفس، از مهمترین دلایل پرهیز از استعفای رسمی، و نیندیشیدن به تغییر شغل است.
اثرات منفی استعفای عاطفی بر کارمند و سازمان
استعفای عاطفی، مشکلات بسیاری به بار میآورد. روند کارها را کُند و معیوب و مختل، و کارمند و سازمان را فرسوده و ناکارآمد میکند. روح و روان فرد را آزار میدهد و شور و هیجانی برای او باقی نمیگذارد. کارمندی که استعفای عاطفی میکند، دیگر برای تحقق اهداف سازمانش گام برنمیدارد؛ دل نمیسوزاند؛ خلاقیت نشان نمیدهد؛ حتی ممکن است به سازمانش خیانت کند؛ از کار بدزدد؛ کارها را ناقص انجام دهد؛ به کارهای بیرون از سازمان رو بیاورد، و حتی ممکن است به سازمان، آسیب برساند.
راهحلهای جلوگیری از ایجاد استعفای عاطفی
راهکار و راهحلی قطعی و جامع برای جلوگیری از پدیدهی استعفای عاطفی وجود ندارد. بسیار پیش میآید که استعفای رسمی و تغییر شغل، بهترین پیشنهاد و راهحل است؛ اما راههایی برای از میان بردن زمینهها و کاستن از پدیدهٔ استعفای عاطفی میتوان پیدا کرد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- تغییر و جابجاییِ نیروهای سازمان
- گماشتن افراد در کارهایی که تخصص و علاقهٔ بیشتری دارند
- برقراری ارتباط دوستانه و عاطفی میان مدیران و کارمندان
- احترام گذاشتن به شخصیت کارکنان و کارمندان
- تغییرات محیطی در سازمان
- رعایت تناسب میان شایستگیها و دستمزدها
منابع:
http://soleimanipour.blog.ir
http://ana.ir
http://mrshabanali.com