توقعات غیرواقعی کارفرمایان از یک برنامه نویس
در حال حاضر تقاضای نیروی متخصص در زمینه برنامهنویسی بسیار مناسب و قابل قبول است و پیشبینی میشود که اکثر سازمانها با ورود به زمینه و بخش IT به نیروی متخصص در این زمینه نیاز پیدا کنند.
اما نکتهای که در برخی از آگهیها و مصاحبههای استخدامی در حوزه برنامه نویسی قابل توجه است، غیر استاندارد بودن آنهاست.
یکی از مشکلات عمده آگهی های استخدامی در این حوزه، توقعات غیرواقعی کارفرمایان از کارجوهاست. گاهی کارفرمایان انتظار دارند که یک نفر بر تمام زبانهای برنامه نویسی و نرم افزارهای قدیمی و جدید مسلط باشد، این درحالی است که در واقعیت این موضوع امکانپذیر نیست و یا بسیار غیر محتمل است. به عنوان مثال این که یک برنامه نویس اصطلاحا به تمامی استکهای موجود در بازار تسلط بالا داشته باشد، خواستهای غیرمنطقی است. علاوه بر آن برخی اوقات مشاهده شده است که نیازمندیهای کاری در حوزه برنامه نویسی، با نیازمندیهای در حوزه شبکه نیز همراه است.
رویکرد عجیب و جدید دیگری که این روزها زیاد شاهد آن هستیم این است که، مدیران بخش توسعه، علاوه بر مصاحبه شفاهی با افراد کاندید، آنها را به صورت کتبی مورد آزمایش و مصاحبه قرار می دهند که این روند، برای متقاضی، استرس زا و دشوار است. این موضوع دقیقا مثل این است که از یک نقاش بخواهیم بدون رنگ و کاغذ چیزی برای ما بکشد! البته به عنوان راهکار جایگزین بعضی سازمان ها یک سیستم کامپیوتری در اختیار متقاضی کار قرار میدهند تا مهارتهای کارجو را به صورت عملی بسنجند، که در واقع این راه بسیار منطقیتر از استفاده از کاغذ برای محک زدن مهارت های کارجوست.
مشاهدات ما از تجریبات افراد مختلف در مصاحبه های مشاغل حوزه برنامه نویسی، نشان میدهد که کارفرمایان حرفهای اهمیت زیادی به ذهنیت یا Mindset افراد میدهند. به عبارتی، شرایط استرسزای مصاحبه میتواند سبب شود که افراد حضور ذهن لازم برای ارائهی راهکار دقیق و استفادهی صحیح بی نقص از Syntax را نداشته باشند و ملاک قرار دادن این سبک از آزمون ها، میتواند شانس بدست آوردن افراد خلاق را برای سازمانها کاهش دهد.
شما به عنوان یک برنامه نویس چقدر شاهد این موضوع در اگهی ها و مصاحبههای استخدامی بودهاید؟